امروز یکشنبه , 13 آبان 1403
پاسخگویی شبانه روز (حتی ایام تعطیل)
دانلود مقاله قضاء حتمى و غير حتمى
با دانلود مقاله در مورد قضاء حتمى و غير حتمى در خدمت شما عزیزان هستیم.این مقاله قضاء حتمى و غير حتمى را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود مقاله قضاء حتمى و غير حتمى ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:مقاله در مورد
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:19 صفحه
قسمتی از فایل:
در آثار و روايات دينى و اشارات قرآنى از قضا و قدر حتمى و قضا و قدر غير حتمى ياد شده است و چنين مىنمايد دو گونه قضا و قدر است: حتمى و غير قابل تغيير،غير حتمى وقابل تغيير.
اين پرسش پيدا مىشود:كه معنى قضا و قدر غير حتمى چيست؟ اگر حادثه خاصى را در نظر بگيريم يا علم ازلى حق و اراده او به آن حادثه تعلق گرفته استيا نگرفته است; اگر تعلق گرفته است پس قضا و قدر در كار نيست; اگر تعلق گرفته استحتما بايد واقع شود والا لازم مىآيد علم حق با واقع مطابقت نكند و لازم مىآيد تخلف مراد از اراده حق كه مستلزم نقصان و ناتمامى ذات حق است.
به بيان جامعتر قضا و قدر در واقع عبارت است:از انبعاث و سرچشمه گرفتن همه علل و اسباب از اراده و مشيت و علم حق كه علةالعلل است و با اصطلاح قضا عبارت است از علم به نظام احسن كه منشا و پديد آورنده آن نظام است.
"والكل من نظامه الكيانى ينشا من نظامه الربانى"
و از طرفى چنانچه مىدانيم قانون عليت عمومى ضرورت و حتميت را ايجاب مىكند. لازمه قانون عليت اين است كه وقوع حادثهاى در شرايط مخصوص مكانى و زمانى خودش قطعى و حتمى و غير قابل تخلف بوده باشد، همان طور كه واقع نشدن او در غير آن شرايط نيز حتمى و تخلف ناپذير است. علوم قطعيتخود را مديون همين قانوناند.
قدرت پيش بينيهاى علمى بشر تا حدودى است كه به علل و اسباب آشنا باشد، و چون قضا و قدر ايجاب و تقدير حوادث است از طريق علل و معلولات و در نظام سببى و مسببى، پس قضا و قدر عين حتميت و قطعيت است.عليهذا تقسيم قضا و قدر به حتمى و غير حتمى و يا به قابل تبديل و غير قابل تبديل چه معنى و مفهومى مىتواند داشته باشد؟
اينجاست كه اين بن بست پيش مىآيد كه يا بايد مانند اشاعره به يك گونه قضا و قدر بيشتر قائل نباشيم و مقابل،تبديل بودن سرنوشت را به هر صورت و هر شكل منكر اختيارى قائل نشويم، و يا مانند معتزله منكر قضا و قدر در جريان عالم لااقل در افعال و اعمال بشر بشويم.اكنون بايد ببينيم راهى براى خروج از اين بن بست هستيا نيست؟